تابهحال به این فکر کردهاید که با وسایل دورریز و مواد بازیافتی میتوان چه کرد؟ پاسخ این سوال در دستهای مهناز عقیلی (نوری) خلاصه میشود. خلق آثار هنری، کاری است که او با دورریختنیها میکند. او توانایی یا بهتر بگوییم این «هنر» را دارد که با مواد اولیه و بازیافتی، وسایل لوکس بسازد.
این هنر علاوهبر کمک به محیطزیست و صرفهجویی، میتواند منبع درآمدی برای همه آنهایی باشد که بهدنبال شغلی بیرون از ادارهها میگردند. درواقع، این کار مهناز عقیلی را میتوان نمونه و الگویی از اقتصاد مقاومتی دانست؛ هنرهایی نظیر پتینه، دکوپاژ، نقش برجسته، ساخت ظروف طرح عتیقه، انواع ترک، ساختن ظروف آنتیک با قیر، نقطهکوبی، ورق طلا، بازسازی و زیباسازی ظروف و سینیهای کهنه، آرت سرامیک، کاشیکاری، هنرهایی است که او هرساله و در آغاز بهار، در نمایشگاه خانگیاش درمعرض تماشای عمومی قرار میدهد. افتتاح نمایشگاه این بانوی هنرمند، بهانهای شد برای گفتگو با این شهروند محله فکوری.
مهناز عقیلی، سالهای زیادی را در کشور فرانسه زندگی کرده و رشته دانشگاهیاش هم زبان و ادبیات فرانسه بوده است، اما علاقه به هنر، او را به سمتوسوی دیگری از زیباییها میکشاند. آموختن انواع هنرهای دستی و بعدها تلفیق آن با مواد بازیافتی باعث شده این روزها برای گفتن از او، با تعریف متفاوتی از هنرمند روبهرو شویم.
او یازدهماه سال را زیر سقف خانه و کارگاهش کار میکند و در ماه آخر سال، همه آثار و تکنیکهای هنریاش را که امسال به عدد ۲ هزار رسیده، در قالب نمایشگاهی در معرض دید عموم قرار میدهد. علاوهبراین، او هنرهایی را که آموخته به دیگران نیز آموزش میدهد. همین است که حالا در کارنامه کاریاش آموزش ۳ هزار کارآموز را هم میتوان نوشت.
در سربالایی خیابان فکوری۱۹، «نسترن»ها را یکی پساز دیگری پیش میرویم. سربالایی کوهپایه خانهچین شده. به کوچه نسترن ۵ که میرسیم، قرارمان با «خانم هنر» شکل میگیرد.
مقابل در آب و جارو شده است و صبح و آفتاب بیرمق زمستانیاش را بوی نم و خاک درهمتنیده، دلنشینتر میکند. زنگ درِ محل دائمی نمایشگاه هنری پانزدهساله خانم نوری را به صدا درمیآوریم.
مهناز عقیلی با تبسم به استقبالمان میآید و پشت نگاه مهربانش به دیدار از محیطی زیبا دعوت میشویم؛ مکانی که ۲ هزار محصول هنری بکر را که حاصل دستهای اوست، در خود جای داده است؛ اینجا نمایشگاه هنری مهناز عقیلی، کارآفرین و ایدهپرداز محله فکوری است که مردم، او را به نام فامیل همسرش یعنی «نوری» میشناسند.
اینجا همهچیز زیباست و بوی عید میدهد. کرختی از میان دستانم رخت میبندد و پر از رنگ میشوم؛ رنگ زیبای بهار که از لای پتینهکاری، دکوپاژها و طلاکوبها، آنتیککاریها و نقشونگار هفتسینهای خانم نوری نمایان است. عطرِ خوش بهار که لای پیچوخم برگ گلهای رز ظریفی وسط ظروف چینی هفتسین میپیچد، دل بیشتر هوای بهار میکند.
گشتی در نمایشگاه میزنیم. قرار است از یک اسفند تا خود نوروز، عطر سبزه و سمنوی این نمایشگاه کوچه را پر کند؛ درکنار کلی کار هنری دیگر که قرار است در این ۳۰ روز صبحها مهمان همه دانشآموزان سطح شهر باشد و عصرها چشمنواز خانوادهها شود.
خانم نوری، هدف از بهنمایشگذاشتن این آثار هنری را که ۱۱ ماه تمام برای خلقشان زحمت کشیده است، اینطور بیان میکند: «میخواهم به کودکان، نوجوانان و خانوادههایشان یاد بدهم که هنرمند میتواند با هنرش در بدترین بحرانهای زندگی، گلیمش را از آب بیرون بکشد.
خدا خالق زیباییهاست و هنر اگر از سرِ عشق باشد، همیشه مشتری خود را دارد.» این هنرمند تاکنون حدود ۳ هزار کارآموز را آموزش داده است. برای او همین بس که شاگردانش اغلب هنرمندان خبرهای شدهاند و درکنار خوبشدن حالشان از انجام کار هنری، میتوانند چرخه اقتصادی زندگیشان را نیز به دست بگیرند و درمیان مشکلات اقتصادی، کارآفرین شوند و ایدهپرداز.
خانم نوری سالهای زیادی را در فرانسه به سر برده و شاید قصه بازگشتش از پاریس به زادگاهش ایران به حدود ۲۰ سال پیش برسد، اما قصه هنرمندشدنش، به علاقه خاصش به هنر، در کودکی و بهویژه بازدید از موزه لوور پاریس در نوزدهسالگیاش برمیگردد؛ روزی که حین تماشای زیباییهای شگفتانگیز آثار این موزه با خود اندیشید که «میشود یک روز من بتوانم در موزهای هنر دست خودم را به نمایش بگذارم؟»
خانم نوری پیشاز اینکه وارد عرصه شگفتانگیز هنر و خلق آثار هنری شود، همیشه تصور میکرده روزی خواهد توانست از مواد اولیه و بازیافتی، وسایل لوکس بسازد. او بهخاطر عشقی که به این کار داشت، از همان جوانی، سراغ علاقهاش رفت و درکنار تحصیل در رشته ادبیات فرانسه، هنر را بهعنوان عشقی کهنه ادامه داد؛ «از همان جوانی به دکوراسیون منزل و نوع چیدمان و زیبایی آن اهمیت میدادم. اغلب وقتی به منزل اقوام میرفتیم، تصور میکردم چگونه میتوان این منزل را نوع دیگری چید که جلوه بهتری داشته باشد و شکیلتر شود.
این علاقه به زیباسازی تاحدی بود که بسیاری از دوستان و بستگان میگفتند: «تو باید شروع کنی و آنچه را در فکرت است، درقالب آثار هنری اجرا کنی.» همین هم شد و من کار هنری را پساز گذراندن دورههای متعدد در فرانسه و کسب مدارک لازم، آغاز کردم. خدا را شاکرم که هنر، روحم را تازه میکند و با خلق یک تابلو یا مجسمه متوجه میشوم قاصرم از شکر و ستایش آفریدگاری که کل کائنات را آفرید و اینقدر خاضع و دوستداشتنی است.»
به ایران این بود که میخواستند آنچه را در فرانسه آموختهاند، به کشورشان هدیه کنند. همین شد که خانم نوری، درقالب آموزش هنرهایش، به هموطنانش عشق هدیه میدهد و تصمیم دارد با ارائه هنرهای متعدد و زیبایش به احیای فرهنگ نسل جدید بپردازد. همسرش، نصرتا... نوری نیز که جراح عمومی قابلی است، با درمان رایگان بیماران نیازمند، سعی میکند در خوببودن حال هموطنانش سهیم باشد.
پتینه، دکوپاژ، نقش برجسته، ساخت ظروف طرح عتیقه، انواع ترک، ساختن ظروف آنتیک با قیر، نقطهکوبی، ورق طلا، بازسازی و زیباسازی ظروف و سینیهای کهنه، آرت سرامیک، کاشیکاری و... از هنرهایی است که تمام آنها را خانم نوری در دورهای سهماهه به هنرجوها آموزش میدهد.
علاقهمندی مهناز عقیلی به هنر، او را بهسوی آموزش و خلق آثار هنری فراوان کشانده است. او حدود ۲ هزار تکنیک هنری را در نمایشگاه هنریاش به نمایش گذاشته است که شامل خلق آثار متعدد نفیس با پیشپاافتادهترین وسایل زندگی و هنرهای دیگری مانند نقاشی روی چرم، نقاشی برجسته، کاشیکاری و ساخت تابلو با سفال لعابکاری شده، ساخت تابلوهای نمابرجسته وظروف آنتیک با استفاده از قیر است.
شاید باورش سخت باشد که بتوان با چند متر نخ گونی و چند تکه چوب درخت و پلاستیک رنگی، عروسک و گل رز و کلی اثر هنری دیگر ساخت، اما خانم نوری هر ناشدنی در هنر را در این نمایشگاه، شدنی کرده است؛ «تصور کردم شاید بهتر باشد هنردوستان متوجه این شوند که از همین کالاهای بازیافتی مانند شانه تخممرغ، شیشههای دلستر، نخ و پارچه و دورریزترین وسایل مانند شیشه شکسته منزل و... میتوانند نفیسترین و شکیلترین محصولات هنری را درست کنند و اینکه هنر میتواند جزو معدود مشاغلی باشد که بدون کوچکترین هزینه، افراد را به درآمدهای مطلوب برساند.»
معتقد است همسر و فرزندانش، بهترین کمکهای او در تهیه و تولید محصولات هنری هستند و توضیح میدهد: «همسرم با اینکه جراح است و گرفتار، وقت آزادش را برای کمک به من در تولید آثار هنریام میگذارد و با بازسازی تابلوها و ذوق هنریاش، روح دیگری به هنر دستم میبخشد.
او با همراهیاش، در پابرجاماندن این نمایشگاه در این ۱۵سال بسیار موثر بوده است. همچنین فرزندانم با اینکه هر دو دانشجوی رشته پزشکی هستند، کمترین زمان آزادشان را برای کمک به من در انجام کارهای هنری میگذارند.»
برنامه کاریام در این ۱۵ سال بهگونهای بوده است که هر سال، ۱۱ ماه را درحال آموزش به هنرجوهای متعدد از زن و مرد و کودک و مسن هستم؛ شاید تعداد آنها تاکنون به بیشاز ۳ هزار نفر رسیده باشد. درکنار آن، کارهای هنریام را برای ارائه در اسفند آماده میکنم. ماه آخر سال، کارهای هنری را برای لذتبردن هنردوستان و فروش به نمایش میگذارم و از درآمدی که کسب میکنم، درصدی را به آسایشگاههای نگهداری از کودکان هدیه میدهم.»
هنرمند محله فکوری ادامه میدهد: «بسیاری از هنرجوهای من در حال حاضر به موفقیتهای خوبی دست پیدا کردهاند و خودشان نمایشگاههایی مملو از هنرهای متعدد دایر میکنند. من نام این قبیل نمایشگاهها را میگذارم «خانه هنر» و شاید جالب باشد بدانید که وقتی هنرجویی برای آموزش فعالیتهای هنری میآید، میپرسم کجا ساکن است تا بدانم کدام محلهها خانه هنر ندارند و باید برای تجهیز آنها به «خانه هنر» که کلی حسوحال خوب به آن محله میدهد، تلاش کنم. در آرزوهایم است که روزی «خانههای هنر» بسیاری در همه محلهها باشند و همه شهروندان بهنوعی بتوانند با یادگیری هنر علاوهبه کمککردن به اقتصاد خانواده، حس و حال خود و خانوادهشان را خوب کنند.»
آموزشوپرورش درصدد است بخشنامهای صادر کند که برمبنای آن، همه مدارس سطح شهر، از خانه هنر خانم نوری بازدید کنند. او دراینباره میگوید: سالهای گذشته نیز بازدیدهای صبح نمایشگاه، مختص فرهنگیان و مدارس بود؛ امسال این بازدیدها ساماندهی شده و با نظم و برنامه بهتری انجام میشود: «خواستم دانشآموزان و مدارس به این نمایشگاه بیایند، چون آنها نسل آینده سرزمینم ایران هستند.
خواستم به آنها آموزش دهم که در هر وضعیت اقتصادی میتوان از هنر دست، درآمد کسب کرد و خواستم به آنها بیاموزم که میتوان خلاق بود و از کنار هیچچیز بهسادگی عبور نکرد. از چوبهای خشکی که بر زمین افتاده است، تکهسنگی در کوه، یک شیشه شکسته یا حتی نخ شیرینی که از قنادی میخریم، میتوان اثر هنری خلق کرد.
خواستم دید دانشآموزان به محیط اطراف باز شود و حتی اگر برای آموزش نمیآیند، با دیدن این خانه هنر دقت بیشتری پیدا کنند و پتانسیلهای هنری جهان پیرامونشان را بهتر بشناسند. به این منظور و برای اینکه آنها اگر از اثر هنری خوششان آمد، دست خالی نروند، تخفیف ویژهای برای فروش کارها به دانشآموزان درنظر گرفتهام.»
خانم نوری برای ارتقای سطح فرهنگی شهروندان مشهدی بسیار تلاش کرده است. او برای دیدهشدن هنرش و کاربرد هنر در زندگی تکتک شهروندان و رسیدن به روزی که همه ایرانیان واقعا به درک مفهوم این جمله که «هنر نزد ایرانیان است و بس» برسند، سالهای گذشته از مسئولان بسیاری مانند شهردار، استاندار و مسئولان دیگر دعوت کرده تا کارهای هنری او را ببینند و در راه ترویج هنر میان شهروندان، همیاری کنند.
۱۲سال پیش شهرداری تهران از نوری خواسته بود که به این شهر برود و در نمایشگاه هنری دائمی آنجا، آثار هنری خود را ارائه کند و در همان شهر بماند. این نخستین پیشنهاد کاری به خانم نوری بود. او تاکنون سفارشهای بسیاری از دیگر شهرهای کشور داشته است؛ سفارش هفتسین ورودی شهر چابهار، ساخت هزار ظرف آنتیک با دکوپاژ آثار تاریخی برای دفتر فرهنگیهنری شهر میراب و سفارشهای متعددی از شهرهای اصفهان، شیراز، تهران و... از آن جملهاند.
هتلها و بانکهای سطح شهر نیز سفارشهای متعددی از هنرهای او داشتهاند. همچنین اخیرا پیشنهادهایی ازسوی آموزشوپرورش برای تدریس در هنرستانها و همچنین تدریس در دانشگاه فردوسی با نوری
مطرح شده است.
او تاکنون حدود ۶۰نمایشگاه در داخل و خارج از کشور برگزار کرده است که از این تعداد حدود هشتنمایشگاه در کشورهای فرانسه، آلمان، کانادا، ترکیه و دبی و سایر آنها در شهرهای مختلف کشور برگزار شده است.
موزهگردی، یکی از علایق این هنرمند از کودکی است که هنوز هم در سفرهایش به آن میپردازد؛ «از همان دوران کودکی در سفرهایی که همراه خانواده میرفتیم، علاقه بسیاری به دیدن آثار تاریخی و موزهگردی داشتم. هنوز هم وقتی به شهرها یا کشورهای دیگر سفر میکنم، پیش از دیدن هر نوع جاذبهای، به موزه میروم؛ علاقه وافری به دیدن آثار بهنمایشگذاشتهشده در موزهها دارم.»
- چند سال است ساکن محله فکوری هستید؟
۱۷ سال.
- محله زندگیخود را از نظر زیباشناختی تعریف کنید.
«فکوری» محله خوبی است؛ بهویژه این سوی کوه، با قامت بلند درختان هفتادهشتادسالهاش که در هر فصل سال، زیبایی متفاوتی دارد و دامنه کوه که در خوبکردن حال آدمها تاثیرگذار است.
- زندگی در این محیط چقدر در زندگی هنری شما تاثیر داشته است؟
هروقت احساس خستگی میکنم، پا به کوه میگذارم و انرژی میگیرم. تابستان که میشود، علاوهبر جمعکردن سنگهای پای کوه، کارهای هنریام را آنجا انجام میدهم.
- چه شد پساز بازگشت به کشور، مشهد را برای سکونت انتخاب کردید؟
به دلیل موقعیت شغلی همسرم؛
- وسکونت در محله فکوری؟
ابتدا در هاشمیه سکونت داشتیم، ولی بهدلیل اینکه دلم میخواست منزلی بزرگ داشته باشم که برای انجام فعالیتهای هنریام مناسب باشد، فکوری را انتخاب کردم. آن زمان در این سوی شهر، منازل ویلایی زیبایی قرار داشت. یکی از ویلاها را خریدیم و آپارتمان ساختیم و یک طبقه را به نمایشگاه اختصاص دادیم.
- از نظر شما این محله، در چه زمینههایی نیاز به رسیدگی دارد؟
شاید باید این درختان زیبا هرس شوند؛ اکثرشان در تابستان خشک میشوند و نیاز به جان و روحی دوباره دارند؛ زیرا شاخسارهای خشک، پرندگان را فراری میدهد. جدولبندیهای این محله اگر زیباتر شود، بهتر است. امید دارم روزی برسد که درمقابل هر منزلی، سطلی مجزا برای بازیافت و زباله باشد تا مواد بازیافتی حفظ شود و این فرهنگ بین مردم جا بیفتد که مواد بازیافتی، دورریختنی نیستند.
* این گزارش چهارشنبه، ۴ اسفند ۹۵ در شماره ۲۳۳ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.